جدول جو
جدول جو

معنی ابوعبدالله حمیدی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوعبدالله حمیدی
(اَ عَ دِلْ لاه)
حمیدی، او راست: الفوائد المنتقات، (کشف الظنون)، و ظاهراً این کتاب همان جمع بین الصحیحین است که در موضع دیگر بنام ابوعبداﷲ محمد بن نصر فتوح الحمیدی الاندلسی، متوفی به سال 488 هجری قمری آورده است، و رجوع به محمد بن ابی نصر فتوح بن عبداﷲ بن حمید اندلسی میورقی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ابوعبدالله حمید
(اَ عَ دِلْ لاه)
حمید، او از سعد بن اوس و از او سهل بن حماد و ابوعتاب روایت کند
لغت نامه دهخدا
ابوعبدالله یزیدی
(یَ)
محمد بن ابی محمد، مکنی به ابوعبدالله پسر یحیی بن مبارک، در لغت و قرائت و شعر سخت مهارت داشت و به همراهی معتصم خلیفه به مصر رفت و در همانجا درگذشت. قطعۀ زیر از اوست:
الهوی امر عجیب شأنه
تاره یأس و احیاناً رجا
لیس فیمن مات منه عجب
انما یعجب ممن قد نجا.
(از قاموس الاعلام ترکی ج 6)
لغت نامه دهخدا
ابوعبدالله یزیدی
(اَ عَ دِلْ لاه)
یزیدی، محمد بن عباس بن محمد ادیب نحوی، وی در آخر عمر معلّم اولاد مقتدر خلیفه بود، او راست: کتاب الخیل و کتاب مناقب بنی العباس، وفات وی به هشتاد ودوسالگی در 310 هجری قمری بوده است
لغت نامه دهخدا
ابوعبدالله بریدی
(اَ عَ دِلْ لاه)
بریدی، یکی از سرداران خلفای عباسی، وی در بصره با بجکم اظهار خلاف کرد، بجکم توزن را بمقابلۀ وی فرستاد و توزن در جنگ با ابوعبداﷲ بریدی شکست یافت و بجکم خود بمقاتله بریدی شتافت و در راه بدست غلامی کرد کشته شد و امارت جیوش بر بریدی قرار گرفت و بریدی در جنگ با ناصرالدوله بن حمدان یکی از ارکان دولت متقی در 331 هجری قمری در حدود مداین کشته شد، وی درزمان راضی خلیفه و مدتی کوتاه به روزگار متقی وزارت داشت، رجوع به تجارب السلف ص 219 و 220 شود، و رجوع به بریدی... و رجوع به احمد بن محمد بن یعقوب،، شود
لغت نامه دهخدا